جوانان مسئولیت بزرگی در پیشرفت و سازندگی کشور دارند

از نظر جامعه‌شناسی، جوانان به‌عنوان نیروی محرک و منبع انرژی مثبت نقش عمده و اساسی در تعیین جهت‌گیری‌ها و توسعه‌ی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جوامع دارند و استفاده‌ی بهینه و کارآمد از این عنصر حیاتی باعث پیشرفت، صلح و امیدواری به آینده می‌گردد.
در تمام جوامع بدون در نظرداشت گرایش و ویژگی آن، توجه و تمرکز بر نخبه‌گرایی جوانان، فراهم‌سازی تسهیلات و امکانات لازم آموزشی، تربیتی، صحی و کاری و مشارکت سازنده و واقعی در پروسه‌های ملی و افزایش نقش آن‌ها در ساختارها و نهادهای دولتی و غیردولتی زمینه‌های رشد ظرفیتی و توسعه‌یی جوانان را موجب گردیده، جامعه به طرف ترقی و پیشرفت و همدیگرپذیری رهنمون می‌گردد.
یکی از شاخص‌های توسعه‌ی انسانی سازمان ملل متحد که از طریق آن میزان توسعه و رفاه در کشورها ارزیابی می‌گردد، موجودیت جمعیت جوان است که یک عامل جدی تغییر، تحول و توسعه در تمام ابعاد پنداشته می‌شود.کشورهایی که جمعیت جوان‌شان را را مدیریت سالم نموده و از آن استفاده مثبت نمودند به رفاه و توسعه دست یافتند اما کشورهایی که در این زمینه موفق نبودند، جمعیت جوان به یک چالش جدی فراراه ثبات و انکشاف اقتصادی-اجتماعی مبدل گردیده است.
سرمایه‌گذاری روی رشد استعداد جوانان، الگوسازی جوانان و متوجه‌سازی آن‌ها به انجام مسئولیت‌های خطیرشان، نقطه‌یی عطف در مشارکت معنادار جوانان در پروسه‌های دموکراتیک و حفظ ارزش‌های ملی است.
اگر به سطح توسعه و رفاه در تمام کشور نظر انداخته شود، بیشترین سهم، تلاش و قربانی در این راستا محصول کار جوانان بوده که با فداکاری و زحمات‌شان، برای نسل‌های آینده راه و روش سازندگی و پیشرفت را به ارمغان گذاشته‌اند. جوانان آگاه، شایسته، نخبه و متعهد به ارزش‌های اساسی جامعه سنگ‌بنای یک جامعه‌ی سالم و ارزشمند را می‌گذارند و استفاده‌ی ابزاری جوانان، صدمه‌ی منفی بر تعهد ملی و شایستگی جوانان می‌گذارد.
ملت‌هایی در تاریخ موفق بوده و به رفاه دست یافتندکه رهبری امور را به عهده‌ی جوانان گذاشته یا به جوان اعتماد و باورمندی داشته‌اند.
به هر میزانی که در یک جامعه، روی ظرفیت‌سازی و ایجاد انگیزه‌های سالم برای سهم و مشارکت واقعی جوانان در بخش‌های مختلف کار و توجه صورت گیرد، به همان میزان جوانان مسئولیت‌پذیر و هدفمند تربیه گردیده، فضای مثبت و سازنده‌ی زندگی باهمی به‌وجود آمده، جامعه به طرف ترقی و تعالی رهنمون می‌گردد.
وضعیت نابه‌سامان سیاسی-امنیتی افغانستان در چهار دهه‌ی اخیر، بزرگترین مانع و سد راه رشد اجتماعی-فرهنگی جوانان این کشور بوده است، به‌گونه‌یی که جوانان از تحصیل و تعلیم محروم بوده یا فرصت‌های برابر در این زمینه مساعد نبوده یا جوانان در برابر تهدیدهای فزاینده‌ی اجتماعی که از وضعیت نابه‌هنجار ناشی می‌گردد،آسیب‌پذیر بوده‌اند.
در نتیجه‌ی این وضعیت آشفته‌ی سیاسی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی کشور گروهی جوانان به مواد مخدر،گروه‌های قاچاق‌بر وگروه‌های تروریستی پیوسته و یا به‌دلیل فقر و مشکلات اقتصادی با هزاران مشکل راهی دیار مسافرت گردیدند که این روند تاثیری فوق‌العاده مخرب و ناگوار بر روحیه، باورمندی و وطن‌دوستی جوانان داشته، موجب ناامیدی بیشتر جوانان نسبت به آینده‌شان گردیده است.
دولت افغانستان در سال‌های اخیر، تلاش نموده تا از طریق ایجاد ساختارهای دولتی و فراهم‌سازی سهولت‌ها و تسهیلات مورد نیاز برای جوانان، مشوق‌های موثر برای افزایش نقش و مشارکت جوانان به‌وجود آورد، اما این تلاش‌ها تاکنون موثریت آن‌چنانی در جلب اعتماد و باورمندی جوانان نسبت به مسئولین و متولیان امور نداشته است.
عدم توجه به اشتغال‌زایی و فراهم‌سازی امکانات برابر برای جوانان و پخش‌ونشر روزافزون افکار و اندیشه‌های افراطی از طریق رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، جوانان را در یک آزمون دشوار و سرنوشت‌ساز قرار داده که نمی‌توانند به‌درستی راه و روش آینده‌ی شان‌را ترسیم و تعیین نمایند و به این ترتیب در برابر پدیده‌های منفی به‌گونه‌ی جدی آسیب‌پذیر می‌باشند.
با وجود همه‌ی نارسایی‌ها و مشکلاتی که دامنگیر جوانان است، در افغانستان از برکت ایجاد فضای دموکراتیک، جوانان سیاست می‌کنند، جریان‌های سیاسی و مدنی را رهبری می‌کنند، در رسانه‌ها حضور پررنگ دارند و کادرهای علمی دانشگاه و مراکز تحقیقاتی را تشکیل می‌دهند، مدال‌آوران و افتخارآفرینان ورزش در داخل و خارج‌اند، مسأله‌یی که در کشورهای همسایه‌ی ما یم امر ممکن و محتمل به نظر نمی‌رسد.
نهادهای مدنی، مسئولیت بزرگی در سمت‌وسودهی، رشد ظرفیتی، آگاهی‌دهی و ارتقای نقش آن‌ها در عرصه‌های مختلف دارند و باید این وظیفه‌ی بزرگ‌شان را به‌شکل درست و اساسی انجام دهند.

منتشرشده به‌دست mahdiyar

یک پناهنده سیاسی و عضو کانون حقوق بشر از آنجا که بازشناسی حرمت ذاتی آدمی و حقوق برابر و سلب ناپذیر تمامی اعضای خانواده ی بشری بنیان آزادی، عدالت و صلح در جهان است. از آنجا که بی اعتنایی و تحقیر حقوق انسان به انجام کارهای وحشیانه انجامیده به طوری که وجدان آدمی را در رنج افکنده است. از آنجا که پدید آمدن جهانی که در آن تمامی ابناء بشر از آزادی بیان و عقیده برخوردار باشند و به رهایی از هراس و نیازمندی رسند، به مثابه عالیترین آرزوی همگی انسانها اعلام شده است.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: