هر واژۀ جدید، بذری تازه بر زمین گفتوگو است.
-ویتگنشتاین
در فیلم مارتین ایدن، شخصیت اصلی داستان -در ابتدای مسیر یادگیری نویسندگی– برای معشوقهاش مینویسد:
میخواهم از حرکت بیپایان خودم در قلمرو آموختن برایت بگویم.
مطالعه میکنم، مانند ماهیگیری سیریناپذیر.
کلمات جدید را یادداشت میکنم، آنها را به دوستانم تبدیل میکنم و با آنها وقت میگذرانم.
و هر جا که ممکن باشد از این کلمات استفاده میکنم تا چیزهایی که میبینم را بهتر شرح بدهم.
تمرین کلمهبرداری چیست؟
«کلمهبرداری» اسمی است که من روی برنامهام برای افزایش دامنه واژگان فعال گذاشتهام.
کلمهبرداری را میتوان یک روش کاربردی و ساده برای مطالعه و یادداشتبرداری نیز دانست.
در فرآیند کلمهبرداری سعی میکنیم حین مطالعه کلمات، عبارات و جملاتی را که به نظرمان تازه و جالب میرسد توی دفترچهای ثبت کنیم. سپس با فاصلۀ کوتاهی در میان گفتوگوها و نوشتههایمان به تناوب از کلماتی که برداشتهایم استفاده میکنیم.

چرا کلمهبرداری؟
واژه ابزار اصلی کار نویسنده است. حتی اگر قصد نویسنده شدن هم نداشته باشیم باز هم برای تفکر غنیتر و ارتباطات اثربخش به گنجینۀ گستردهای از کلمات نیازمندیم.
اما آیا برای افزایش دامنه واژگان باید به سراغ کلمات منسوخ و مهجور برویم که به گوش کمتر کسی خورده یا نه بیشتر تمرکز ما باید روی طیف دیگری از لغات باشد.
به نظر میرسد که بهتر است بیشتر انرژی خودمان را صرف افزایش دامنۀ واژگان غیرفعال خودمان بکنیم؛ یعنی کلماتی که با آنهایی آشنایی داریم؛ حتی معنی آنها را درست و دقیق بلدیم؛ اما در گفتار و نوشتار از آنها استفاده نمیکنیم. فرآیند کلمهبرداری به ما کمک میکند تا این کلمات غیرفعال را به دامنۀ واژگان فعال خودمان بیفزاییم.
چه نوع کتابها و نوشتههایی برای انجام تمرین کلمهبرداری مناسب است؟
هر متنی که برای شما جذاب و جالب به نظر میرسد میتواند برای کلمهبرداری مناسب باشد.
بعضی از ما ممکن است بخواهیم از روی شعر کلمهبرداری کنیم و برخی دیگر هم ممکن تمایل داشته باشیم برای کلمهبرداری به سراغ مقالات علمی برویم.
البته که کلمهبرداری از آثاری که از زبان و نثر قویتری دارد موثرتر است.
مهمترین نکته این است که در تمرین کلمهبرداری تداوم داشته باشیم، و از چشم یک کلمهبردار(!) به همۀ متون و حتی گفتوگوهای شفاهی نگاه کنیم.
مطلب پیشنهادی: هوش کلامی | دایره لغات فارسی خودمان را چگونه افرایش بدهیم؟ + نمونههایی از آثار بهترین نویسندگان ایرانی
چند نمونه:
کلمهبرداری از کتاب در کوی دوست | شاهرخ مسکوب:
ما محتاج او بودیم و او به ما مشتاق بود…
وسوسۀ سوزان
دید راهیاب او…
از دالانهای تلاش معاش میگذرم…
پشت میزی باز نشسته رسوب میکنم…
در کلافدامهای روزمره دست و پا میزنم…
…زیستن عمر خود را جویدن و دور ریختن است
چه ملال تاریک و پایداری…
همیاد و همزاد
ستم زمانه و ترس از نیستی
دشنۀ غروب را در پشت روز فرو میکند…
کلمهبرداری از کتاب جور هندستان | بهمن فرسی:
مخاطب دم چنگ من
آبگیرهای دستیاب
…چگونه گرفتار نداشتن و نخواستن است
در اُفت و خیزها
نوآوری و نوخاستگی
اسیر غلغله بود…
التفات مبسوطی داشت…
جز و کل آن را پی بجویند، و در روشنایی راستی بگسترانند…
پرپر زدنهای قلم در طول و عرض سفر…
حرفش میماند گور یک مصاحبه…
کلمهبرداری از کتاب مادران و دختران | مهشید امیرشاهی:
شاخههای لخت تک درخت
خوشهخوشه گل میدهد…
قطرۀ تیزابی است که بر پوست تنم میافتد…
زمان به اقتضای طبیعتش میگذرد…
پشیمانیهای پردرد…
اتاق پرقماش و نیمهتاریک بود…
آن لرزۀ آب…
پا زمین، سر آسمان…
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...
مرتبط