نوشتن و نویسندگی در ۱۰ کلمه

پیش‌نوشت:

این یک پست پویاست و پیوسته به‌روز می‌شود. ممکن است با تجدیدنظر در بعضی از واژه‌ها، کلمات دیگری جایگزین آن‌ها شود. این ده کلمه شامل هر دو نوع نوشتن (داستانی و غیرداستانی) می‌شود. به‌تدریج دربارۀ هر ۱۰ کلمه بیشتر می‌نویسم.

این‌ها نکاتی هستند که طی این مدت یاد گرفته‌ام و دلم می‌خواهد با شما در میان بگذارم. در این پست به بسیاری از مشکلات مهمی که در مسیر نوشتن و نویسندگی داریم، اشاره‌کرده‌ام.

برای هر کلمه یک میکرواکشن یا گام کوچک عملی در نظر گرفته‌شده تا با تمرین در مورد هر واژه، موضوعات در ذهن شما تثبیت شوند.

۱

استعداد

خیالتان راحت، شما هیچ استعدادی برای نوشتن ندارید؛ من هم ندارم. خب حالا بنشینیم دست روی دست بگذاریم و اشک بریزیم؟

من به این نتیجه رسیده‌ام که اگر نوشتن را دوست داریم، اصلاً نباید وارد بازی استعداد بشویم. درگیر موضوع استعداد شدن، چیزی جز وقت تلف کردن برای طفره رفتن از نوشتن نیست.

میکرواکشن: اگر هنوز هم فکر می‌کنید استعداد خیلی مهم است، به خودتان تلقین کنید بااستعدادترین نویسنده جهان هستید؛ چه کسی می‌خواهد اندازه بگیرد؟

پس هرروز قبل از شروع کار، ده‌پانزده بار روی کاغذ بنویسید من بااستعدادترین نویسندۀ جهانم.

۲

خواندن

برای نویسنده حرفه‌ای، خواندن یعنی دوباره خواندن.

خواندن کار ماست. نویسندۀ حرفه‌ای باید برنامه‌ای جدی و دائمی برای مطالعه داشته باشد. یک‌بار خواندن هم کافی نیست، برای یادگیری واقعی باید بعضی از آثار را بارها و بارها بخوانیم و یادداشت‌برداری کنیم. من امسال تصمیم گرفته‌ام رمان شب یک شب دو را ماهی یک‌بار بخوانم، فقط به خاطر علاقه‌ای که به لحن و نثر این داستان دارم.

میکرواکشن: فهرستی از کتاب‌هایی بنویسید که می‌خواهید دوباره‌خوانی کنید.

۳

تمرکز

من تا همین یک سال پیش یک‌لحظه هم یکجا بند نمی‌‌شدم، به هر بهانه‌ای تمرکزم به هم می‌خورد و حین نوشتن هزار بار از جایم بلند می‌شدم. تا اینکه با خودم عهد کردم تا یک پومودورو را تمام نکرده‌ام. دستم را از روی کیبورد برندارم. اوایل سخت بود، اما الآن با لذت این کار را انجام می‌دهم. تمرکز به‌یک‌باره ایجاد نمی‌شود، برای دست یافتن به توجه و تمرکز باید ذره‌ذره جان کند.

آیا حاضرید حین خواندن و نوشتن موبایلتان را خاموش یا بی‌صدا کنید؟

آیا می‌توانید در اتاقتان را ببندید و سه ساعت تمام بیرون نیایید؟

ساموئل بکت می‌گوید هر فرد خلاقی باید دوره‌ای را برای محاصرۀ خودش در اتاق داشته باشد.

میکرواکشن: هرروز، رأس ساعتی معین، ۱۵ دقیقه بنشینید پای میز کارتان و بی‌وقفه بنویسید، حتی اگر در ابتدای کار در همین حد هم تمرکز و حوصله ندارید، پای میز بنشینید و فقط ‌به نوشتن متنی که می‌خواهید بنویسید فکر کنید. عضلۀ تمرکز به‌تدریج قوی می‌شود.

۴

عادت

اگر یک روز ننویسید چه حس و حالی پیدا می‌کنید؟

من فکر می‌کنم حرفه‌ای شدن زمانی آغاز می‌شود اگر یک روز نتوانستیم دست‌ به ‌قلم ببریم، حس‌ کنیم چیز مهمی از زندگی‌مان کم شده، حس کنیم افسرده شده‌ایم و…

در مسیر حرفه‌ای شدن باید اولین گام ما تلاش برای تبدیل نوشتن به یک عادت همیشگی باشد. عادتی که تحت هیچ شرایطی-سیل و عروسی و انتخابات و…- آن را ترک نمی‌کنیم.

میکرواکشن: زمان مشخصی را برای نوشتن تعیین کنید، حتی شده از ساعت یازده تا یازده و پانزده دقیقه شب. فقط یک ربع.

۵

کمال‌گرایی

کمال‌گرایی یا به عبارت درست‌تر کمال‌طلبی، کُشندۀ ذوق و توان ماست.

به‌جای درانداختن طرحی نو و شکافتن فلک، تصور کنید قرار است مقدار اندکی زباله تولید کنید؟

آیا بازهم نوشتن سخت است؟

از هر چه می‌ترسیم باید به درونش بیفکنیم!

میکرواکشن: همین الآن فایلی را بازکنید و ۲۰۰ کلمه دربارۀ هر چه به ذهنتان می‌رسد بنویسید. اگر می‌خواهید بر کمال‌طلبی غلبه کنید همین الآن دست‌به‌کار شوید.

۶

تمرین

نوشتن یعنی تمرین‌کردن.

تا می‌توانید برای خودتان تمرین بتراشید. مثلاً من مدتی یک دفترچه داشتم برای توصیف آدم‌هایی که توی مترو می‌بینم. از اندازه دماغ تا رنگ دکمۀ لباس هرکسی که نظرم را جلب می‌کرد فی‌المجلس توی دفترم ثبت می‌کردم. این تمرین کمک کرد تا در توصیف جزییات مهارتم را بیشتر کنم.

۷

نشر

همه دوست دارند کارشان منتشر شود. من اول دبیرستان که بودم به خاطر چاپ مقالاتم در مجله تخصصی کیهان کاریکاتور سه چهار تا تجدید آوردم. چون بیشتر وقتم صرف بازنویسی و صیقل زدن یادداشت‌هایم می‌شد؛ و بعد از چاپ نوشته‌هایم تا چند روز به صفحات مجله خیره می‌شدم.

الآن که دیگر نشریات کاغذی ورافتاده‌اند و انتشار نوشته‌ها در فضای آنلاین سهل‌تر شده، این خود ما هستیم که باید خودمان را سردبیری کنیم و هر نوشته‌ ای را منتشر نکنیم. طوری که اگر متنی از خودمان را شایسته نشر در فضای آنلاین دانستیم احساس خوبی داشته باشیم.

میکرواکشن: دامنه‌ای با نام خودتان ثبت کنید و حداقل هفته‌ای یک‌بار چندخطی را منتشر کنید. به‌مرور، جرئت بیشتری برای نشر آثارتان پیدا می‌کنید. اگر سودای چاپ کتاب را در سر می‌پرورانید زیاد عجله نکنید.

۸

کلمه

محمدحسن شهسواری در کتاب آموزنده و کم‌نظیرش «حرکت در مه» می‌نویسد: کلمه ناموس نویسنده است.

دربارۀ اهمیت کلمات پست‌های بسیاری روی سایت منتشرشده و حتی به‌تازگی کارگاه کلمات را آغاز کرده‌ایم که با استقبال خوب علاقه‌مندان به نویسندگی روبرو شده است.

۹

خلاقیت

خلاقیت تا حد زیادی به شانس وابسته است.  پاستور می‌گوید بخت یار آماده‌هاست. ما چقدر خودمان را در معرض شانس دریافت ایده‌های خلاقانه قرار می‌دهیم؟

خلاقیت چیزی است که می‌توان آن را پرورش داد.

برای خلاق بودن باید در معرض آثار خلاق و متفاوت قرار بگیریم. با غرق شدن در کلیشه‌ها نمی‌توانیم توقع رسیدن به ایده‌های خلاقانه را داشته باشیم.

شاید فکر کردن به سؤالات زیر انتخاب‌های جدیدی را پیش روی ما بگذارد.

چقدر به سراغ کتاب‌هایی کاملاً متفاوت با علاقه‌تان می‌روید؟

آیا در جریان سبک‌های مختلف موسیقی هستید؟

سینمای هنری جهان را دنبال می‌کنید یا فقط مثل بقیه فیلم‌های پرفروش گیشه را می‌بیند؟

در ماه چند بار از مسیرهای متفاوت به محل کارتان می‌روید؟

آخرین بار کی به یک پیاده‌روی طولانی رفتید؟

میکرواکشن: همه جای خانه و محل کار را پر از دفترچه و یادداشت و کاغذ کنید، آن‌وقت ذهن شما به‌صورت ناخودآگاه آمادۀ شکار ایده‌ها و ثبت‌ آن‌ها می‌شود.

۱۰

بازنویسی

نوشتن یعنی بازنویسی.

جملۀ بالا دیگر آن‌قدر توسط بزرگان نویسندگی گفته‌شده که کلیشه‌ای به نظر می‌رسد؛ اما همچنان راز اصلی خوب نوشتن است.

اگر به این افسانه‌ها دل‌خوش کرده‌اید که متن نهایی را در یک نشست بنویسید، کاملاً در اشتباهید.

بسیاری از نویسنده‌های حرفه‌ای اعتراف می‌کنند که دست‌نویس اولیه‌شان در حد انشای بچه‌های مدرسه است. این بازنویسی‌های متعدد است که یک متن را خواندنی می‌کند. اصلاً تا حالا فکر کرده‌اید که چرا به چرک‌نویس می‌گویند چرک‌نویس؟

میکرواکشن: یکی از نوشته‌هایتان را انتخاب کنید و طی ده روز، روزی یک‌بار آن را ویرایش و بازنویسی کنید.

بعد از ده روز دربارۀ تجربه‌ای که حین این کار داشتید یادداشتی بنویسید.

منتشرشده به‌دست mahdiyar

یک پناهنده سیاسی و عضو کانون حقوق بشر از آنجا که بازشناسی حرمت ذاتی آدمی و حقوق برابر و سلب ناپذیر تمامی اعضای خانواده ی بشری بنیان آزادی، عدالت و صلح در جهان است. از آنجا که بی اعتنایی و تحقیر حقوق انسان به انجام کارهای وحشیانه انجامیده به طوری که وجدان آدمی را در رنج افکنده است. از آنجا که پدید آمدن جهانی که در آن تمامی ابناء بشر از آزادی بیان و عقیده برخوردار باشند و به رهایی از هراس و نیازمندی رسند، به مثابه عالیترین آرزوی همگی انسانها اعلام شده است.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: