محمد بلوری
محمد بلوری دبیر وقت بحث حوادث روزنامه ایران بود که با نوشتن مقالهای تحلیلی در این روزنامه برای اولین بار قتلها را منتسب به عناصری در وزارت اطلاعات کشور کرد. او بعد از نوشتن این مقاله چند بار به وسیله وزارت اطلاعات احضار شد تا این که خود وزارت اطلاعات اعلام داشت که قتلها کار برخی از عناصر «خودسر» درون دستگاه موسوم به «تیم سعید امامی» بودهاست.
ناصر زرافشان
ناصر زرافشان در اسفند ماه سال ۱۳۷۹ خورشیدی، پس از قبول وکالت خانوادههای قربانیان قتلهای زنجیرهای، در اواخر آذر ۱۳۷۹، ۱۰ روز قبل از برگزاری دادگاه متهمان، به اتهام «افشای اسرار پرونده و تشویش اذهان عمومی» بازداشت شد و از سوی سازمان قضایی نیروهای مسلح به ۵ سال زندان و ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد.
اکبر گنجی
اکبر گنجی که حیطهٔ کاری خود را به این پرونده و افشای رازهای این قتلها تخصیص داده بود، پس از مدتی با گسترش دایرهٔ کاری خود، دامنهٔ تحقیقاتش را به تمامی قتلهای مرموز «دگر اندیشان» در سالهای قبل بسط داد. با الهام از یک داستان بلوک شرق اروپا، کتابی به نام «عالیجنابان خاکستری» نوشته «ویتالی شنتالینسکی»، از اسامی رمز همچون «تاریکخانهٔ اشباح» برای محفل طراحان قتلها، استفاده کرد. طراحان قتلها را «عالیجنابان خاکستری» و اجراکنندهٔ آن را «شاهکلید» نامید. به باور او، دستورها از تاریکخانه به شاهکلید داده میشد و شاهکلید آن دستورها را برای اجرا، به سعید امامی که تنها یک مجری برای قتلها بودهاست، ابلاغ میکرد.
در ماه آذر سال ۱۳۷۹، گنجی پس از زندانی شدن و هنگام حضور در دادگاه، علناً علی فلاحیان، وزیر اطلاعات سابق در دوران هاشمی رفسنجانی را شاهکلید قتلهای زنجیرهای نامید و از روحانیون دیگری نیز نام برد، از جمله محمدتقی مصباح یزدی که او را محرک و صادرکنندهٔ فتوای قتلها یا به اصطلاح، «مراد عالیجنابان خاکستری» خواند.این اظهارات منجر به حملهٔ بنیادگرایان به وی و انکار نوشتههای او توسط ایشان شد.کتابهای «تاریکخانهٔ اشباح» و «عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری» به پرفروشترین کتابهای تاریخ ایران مبدل شده و در مدت شش ماه بیش از دویست هزار نسخه از آنان فروش رفت. بد نیست اشاره شود که منظور از عالیجناب سرخپوش هاشمی رفسنجانی بودهاست.
در تاریخ ۷ دسامبر ۲۰۱۰ میلادی، اکبر گنجی در مصاحبهای با بخش فارسی بیبیسی مدعی شد که «قتلهای زنجیرهای ایران پروژهای حکومتی بود» و «خود آقای خامنهای هم پشت آن بود و شروع کردند به ترور مخالفان در داخل و خارج کشور و تعداد زیادی از مخالفان را هم در خارج کشور ترور کردند».
عمادالدین باقی
عمادالدین باقی ضمن انتشار مقالات متعدد، کتاب «تراژدی دموکراسی در ایران» را در دو جلد منتشر کرد و به بررسی چگونگی رویداد قتلهای زنجیرهای پرداخت که این کتاب توقیف و خود وی محاکمه شد. برگزاری دادگاه قتلها پس از توقیف گستردهٔ مطبوعات در بهار ۱۳۷۹ و در شرایطی که دو روزنامهنگار پیگیر قتلها هر دو در زندان بودند، انجام شد.
پرستو فروهر
روحالله حسینیان
در حالی که مقامات بلندپایهٔ جمهوری اسلامی حکم به «خودسر» بودن برخی از کارکنان وزارت اطلاعات و در راس آنان سعید امامی دادهبودند و بر خودکشی سعید امامی تأکید میکردند و حتی روزنامهٔ منسوب به محافظهکاران، «کیهان»، ادعای سفر مخفیانه امامی را به اسرائیل مطرح نموده بود و سایر نشریات چون تهران تایمز، شبکهٔ جاسوسی امامی را مرتبط با آژانس یهود دانستند، روحالله حسینیان، رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی به دفاع از سعید امامی پرداخت و فرضیهٔ خودکشی وی را رد کرده و عنوان داشت که او به قتل رسیدهاست. او در اولین گام، در گفتگویی با روزنامه کیهان ادعا کرد که «نیروهای مرتکب قتلها، از طرفداران جدی رئیسجمهوری بودهاند». و پس از مدت کوتاهی، به یک برنامهٔ زندهٔ تلویزیونی به نام «چراغ» دعوت شد و او در آن برنامه ادعای خود را تکرار نمود که با واکنش تند دولت محمد خاتمی به علی لاریجانی، رئیس وقت سازمان صدا و سیما روبهرو شد و صدا و سیما نیز طی اطلاعیهای انجام تخلف توسط برخی گردانندگان برنامهٔ چراغ را پذیرفت و حسینیان دیگر مجالی برای شرکت در برنامهای از این دست نیافت. حسینیان همچنین در مجلس ختم امامی نیز شرکت نمود که با اعتراض برخی نمایندگان مجلس روبرو شد.
ناطق نوری، رئیس مجلس وقت نیز در جلسهای با روحانیت مبارز شرق تهران تأکید کرد که افرادی بهعنوان دگراندیش در وزارت اطلاعات نفوذ کرده و بهدنبال تسویه حساب بودند. حسینیان اندکی بعد در سخنرانی جنجالیای در مدرسهٔ علمیهٔ حقانی توضیحات بیشتری بیان کرد و مدعی شد که طراح قتلها موسوی از معاونین وزارت اطلاعات بوده و هدف او ایجاد تقابل بین رهبری و خاتمی و ایجاد فرصت برای جریان دوم خرداد برای تصاحب کامل قدرت بودهاست. او بر این باور است که بازجوهای اولیه که زیر نظر دولت بودند، پرونده را منحرف کردهاند و پس از رسیدگیهای ابتدایی در دور جدید بازجوییها بیگناهی سعید امامی مشخص شده بود. حسینیان خواهان بازشدن پرونده برای مشخص شدن ریشههای قتلها شد.
عبدالله شهبازی
اما عبدالله شهبازی مورخ و پژوهشگر و تواب سیاسی با سابقه امنیتی، ضمن محکوم کردن نظر اصلاحطلبان و حسینیان معتقد است سعید امامی به همراه دیگر متهمین به هیچ جناحی وابستگی حقیقی نداشته بلکه او از عوامل سابق ساواک در ایران و افبیآی در آمریکا بوده که در دوره انقلاب اسلامی از یک سازمان دانشجویی کمونیستی در آمریکا خارج و وارد انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی آمریکا میشود تا بتواند با تظاهر به مذهب بعداً به عنوان نفوذی سرویسهای جاسوسی غربی در انقلاب اسلامی عمل کند. در مورد عالیخانی نیز به خویشاوندی او با علینقی عالیخانی از مقامات سابق پهلوی اشاره میکند.
از نظر شهبازی، هدف این تیم از این قتلها به تبعیت از سرویسهای غربی، ایجاد جنگ داخلی در ایران و ضربه زدن به حیثیت جمهوری اسلامی و دستگاه اطلاعات ایران بودهاست. شهبازی نتایج تحقیقات تیم اول پیگیر پرونده قتلهای زنجیرهای را تکاندهنده توصیف کرد و گفت: «این تحقیقات دال بر انحراف جنسی امامی و شرکت او در محافل شیطانپرستی و سفرهای محرمانهاش به اسرائیل بودهاست.» او همچنین تأکید کرد که انتشار گزینشی فیلمهای بازجویی از همسر او با پیشبینی واکنش افکار عمومیِ ناآشنا با صحنههای بازجویی و همچنین قتل امامی، به وسیله عوامل نفوذی همکار او با هدف جلوگیری از لو رفتن ارتباطات خارجی آنها انجام شدهاست. شهبازی بدین ترتیب نظر رهبر ایران را در رابطه با عوامل اصلی قتلها تأیید میکند.او همچنین معتقد است حادثهٔ ترور میکونوس نیز با طراحی او و با هدف جلوگیری از عادیسازی روابط ایران با دولت آلمان و حزب دموکرات کردستان انجام شدهاست.
در مقابل اکبر خوشکوش، دوست سعید امامی، این روایت شهبازی را داستان سرایی هدفمند میخواند و میگوید که «شهبازی برای سرپوش گذاشتن به روی جنایت و شکنجهٔ بعضی از مدیران وزارت اطلاعات که دستگیر شده بودند شروع کرد یک کیس بنام اسراییل و بهائیت درست کردن و برای انحراف از قتلهای زنجیرهای داستانهای فراوانی سرودند و عاملین شکنجه و قتلها را تبرئه و شکنجه شدهها را عامل اسراییل و به بهائیت چسباندند.» او همچنین شهبازی را از منابع و مخبر وزارت اطلاعات میخواند که با حسین شریعتمداری همکاری میکند
بسیار عالی، مقالات مفید و قابل اعتمادی رو نشر میدین.
لایکلایک